امروز به کمک امکانات دنیای مجازی میتوانیم بیآنکه از اتاق خود خارج شویم، مسافرتی مجازی به بسیاری مکانها داشته باشیم، کشورها، موزهها، کتابخانهها، خیابانها، محلهای دیدنی، پارکها، فضا و زیر اقیانوسها...
امروز مطالعه یک کتاب، یا گوش دادن به یک آهنگ، یا تماشای یک فیلم، یا دسترسی به آخرین خبرهای روز، به تمامی زبانها، از داخل اتاقمان، و به کمک امکانات دنیای مجازی موضوعی پیش پا افتاده و رایج است.
امروز میتوانیم بسادگی و سرعت یک بشکن زدن با دوستان و خویشان خود، هرجای زمین که اینترنت موجود باشد دیدار کنیم و گفتگو نماییم.
امروز میتوانیم بدون خارج شدن از خانه کار کنیم، خرید خود را انجام دهیم، قبوض خود را پرداخت نماییم، فروشگاه یا خانه یا کارمندان خود را از راه دور ببینیم و کنترل کنیم.
امروز میتوانیم با استفاده از کامپیوتر و اینترنت کارهای بسیاری انجام دهیم، اما هنوز دنیای مجازی فاصله بسیاری با دنیای واقعی دارد، اگر چه این فاصله روز بروز کاسته میشود.
اگر چه امروز میتوانیم به کمک ابزار جانبی، تصاویر دنیای مجازی را سه بعدی مشاهده کنیم، گلها را بو کنیم و غذاهای خوشمزه را چاپ و نوش جان کنیم، و بازیها را واقعیتر بازی کنیم، اما آنچه که کم داریم نبود حس لامسه در دنیای مجازی است، اینکه بتوانیم گرمی دست همکارمان را حس کنیم، باد ملایمی که در آنسوی کره خاکی میوزد، موهای ما را نیز بحرکت درآورد، سردی قطب شمال یا گرمای بیابانی در آفریقا را از جلوی صفحه کامپیوترمان حس کنیم، وقتی دستمان به خار گلی برخورد کند، که با استفاده از عینکهای سه بعدی آن را میبینیم، خون از دستمان جاری شود، و چه شورانگیز است که بتوانیم لبهای دوستمان را ببوسیم و گم شویم در آغوش گرم او...!
دنیای مجازی لمسی
فکر نمیکنم چندان فاصله داشته باشیم با روزی که بشر نیازی نداشته باشد تا از اتاقهای کوچک اینترنتی خود خارج شود.
در فردایی که چندان دور نخواهد بود، آدمها بصورت انفرادی در سلولهای انفرادی کوچک زندگی میکنند و هرگز از آنجا خارج نخواهند شد.
آنها از داخل این سلولها و از طریق دنیای مجازی، و بصورتی که اصلا متوجه فرق دنیای مجازی با دنیای واقعی نخواهند شد، در بهترین مدارس و دانشگاهها درس میخوانند، در زیاترین خیابانها و پارکها قدم میزنند یا ورزش میکنند، در محل دلخواه خود کار میکنند، هر غذایی را که اراده کنند میخورند، با هرکس که مایل باشند سکس میکنند...!
دنیای غریبی است فردا، آدمها بیمار نخواهند شد و عمری بسیار طولانی خواهند داشت، همه زیبا و باهوش خواهند بود، همه مساوی خواهند بود یا مساویتر، فقر و گرسنگی و جنگ وجود نخواهد داشت،... اما آیا آن روز دنیای بهتری نیز خواهد بود؟!
آیا زندگی در دنیایی زیباتر و انسانیتر، اما شبه واقعی، بهتر است از زندگی در آنچه امروز بشر در گیر آن است؟
امروز مطالعه یک کتاب، یا گوش دادن به یک آهنگ، یا تماشای یک فیلم، یا دسترسی به آخرین خبرهای روز، به تمامی زبانها، از داخل اتاقمان، و به کمک امکانات دنیای مجازی موضوعی پیش پا افتاده و رایج است.
امروز میتوانیم بسادگی و سرعت یک بشکن زدن با دوستان و خویشان خود، هرجای زمین که اینترنت موجود باشد دیدار کنیم و گفتگو نماییم.
امروز میتوانیم بدون خارج شدن از خانه کار کنیم، خرید خود را انجام دهیم، قبوض خود را پرداخت نماییم، فروشگاه یا خانه یا کارمندان خود را از راه دور ببینیم و کنترل کنیم.
امروز میتوانیم با استفاده از کامپیوتر و اینترنت کارهای بسیاری انجام دهیم، اما هنوز دنیای مجازی فاصله بسیاری با دنیای واقعی دارد، اگر چه این فاصله روز بروز کاسته میشود.
اگر چه امروز میتوانیم به کمک ابزار جانبی، تصاویر دنیای مجازی را سه بعدی مشاهده کنیم، گلها را بو کنیم و غذاهای خوشمزه را چاپ و نوش جان کنیم، و بازیها را واقعیتر بازی کنیم، اما آنچه که کم داریم نبود حس لامسه در دنیای مجازی است، اینکه بتوانیم گرمی دست همکارمان را حس کنیم، باد ملایمی که در آنسوی کره خاکی میوزد، موهای ما را نیز بحرکت درآورد، سردی قطب شمال یا گرمای بیابانی در آفریقا را از جلوی صفحه کامپیوترمان حس کنیم، وقتی دستمان به خار گلی برخورد کند، که با استفاده از عینکهای سه بعدی آن را میبینیم، خون از دستمان جاری شود، و چه شورانگیز است که بتوانیم لبهای دوستمان را ببوسیم و گم شویم در آغوش گرم او...!
دنیای مجازی لمسی
فکر نمیکنم چندان فاصله داشته باشیم با روزی که بشر نیازی نداشته باشد تا از اتاقهای کوچک اینترنتی خود خارج شود.
در فردایی که چندان دور نخواهد بود، آدمها بصورت انفرادی در سلولهای انفرادی کوچک زندگی میکنند و هرگز از آنجا خارج نخواهند شد.
آنها از داخل این سلولها و از طریق دنیای مجازی، و بصورتی که اصلا متوجه فرق دنیای مجازی با دنیای واقعی نخواهند شد، در بهترین مدارس و دانشگاهها درس میخوانند، در زیاترین خیابانها و پارکها قدم میزنند یا ورزش میکنند، در محل دلخواه خود کار میکنند، هر غذایی را که اراده کنند میخورند، با هرکس که مایل باشند سکس میکنند...!
دنیای غریبی است فردا، آدمها بیمار نخواهند شد و عمری بسیار طولانی خواهند داشت، همه زیبا و باهوش خواهند بود، همه مساوی خواهند بود یا مساویتر، فقر و گرسنگی و جنگ وجود نخواهد داشت،... اما آیا آن روز دنیای بهتری نیز خواهد بود؟!
آیا زندگی در دنیایی زیباتر و انسانیتر، اما شبه واقعی، بهتر است از زندگی در آنچه امروز بشر در گیر آن است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر