در آینده درِ لیوان یا ظروف بصورت خودکار پس از هر بار استفاده بسته میشود و از موادی که بدرونشان ریخته یا گذاشته میشود در مقابل فساد و گرد و غبار و تغییرات دما محافظت می‌کنند و مواد را در دمای لازم یا مورد درخواست نگهداری می‌نمایند. همچنین ظروف این قابلیت را دارند که به فرمان دارنده یا استفاده کننده‌شان تغییر حجم یا ضخامت دهند.
انتخاب پدر و مادر
هر روز باید در مقابل گزینه‌های متفاوت فرا رویمان یکی را انتخاب کنیم:
این خیابان ما را به مقصد می‌رساند یا آن خیابان؟ از این مکان خرید کنیم که در آن اجناس ارزان ترند یا از آن مکان که به ما نزدیکتر است؟ این کتاب را بخریم یا آن مجله را؟ این کانال را ببینیم یا آن یکی؟
در خانه غذا بخوریم یا در بیرون از آن؟ در جواب اهانت آمیز فلانی برخوردی احساسی نماییم یا عقلانی؟ یک لقمه بیشتر بخوریم یا از حد تندرستی نگذریم؟ و بسیاری موارد دیگر.
وقتی به گذشته می‌اندیشیم در می‌یابیم که همیشه انتخاب‌های مناسب تری نیز وجود داشته‌اند، و امیدوار می‌شویم که در آینده در شرایط یکسان، بتوانیم بهتر بیندیشیم و بگزینیم.
اما جاهایی نیز وجود دارد که حق انتخاب از ما گرفته شده است و بنظر می‌رسد لااقل امروز شانسی در برخورداری از گزینهٔ مناسب را در آنجا نداریم و باید منتظر روز بعد بنشینیم، روزی که بدست خودمان آنچه را که برایمان و برای فرزندانمان بهتر است را خواهیم ساخت.
پرسش اینست:
آیا پدر و مادر فعلی‌مان را گزینۀ مناسب و ایده ال برای خود می‌دانیم؟ - شکل و شمایل آنها، مال و منالشان، تحصیل و تربیتشان، فرهنگ و شعورشان - مسایلی که تغییر جزیی هر کدام می‌توانست زندگی بهتری را برایمان رقم بزند.
صرفنظر از دوست داشتنشان که پایبند عادت هاست، اگر این امکان را داشتیم که می‌توانستیم پدر یا مادر را خودمان انتخاب کنیم آیا به آنچه داریم، قناعت می کردیم؟
در آینده، انسان‌ها زیبا و سالم و استاندارد متولد میشوند، بچه‌ها در دست بهترین مربیان پرورش می‌یابند و گاه، اوقات خود را با پدر و مادرشان خواهند گذراند.
این خیابان ما را به مقصد می‌رساند یا آن خیابان؟ از این مکان خرید کنیم که در آن اجناس ارزان ترند یا از آن مکان که به ما نزدیکتر است؟ این کتاب را بخریم یا آن مجله را؟ این کانال را ببینیم یا آن یکی؟
در خانه غذا بخوریم یا در بیرون از آن؟ در جواب اهانت آمیز فلانی برخوردی احساسی نماییم یا عقلانی؟ یک لقمه بیشتر بخوریم یا از حد تندرستی نگذریم؟ و بسیاری موارد دیگر.
وقتی به گذشته می‌اندیشیم در می‌یابیم که همیشه انتخاب‌های مناسب تری نیز وجود داشته‌اند، و امیدوار می‌شویم که در آینده در شرایط یکسان، بتوانیم بهتر بیندیشیم و بگزینیم.
اما جاهایی نیز وجود دارد که حق انتخاب از ما گرفته شده است و بنظر می‌رسد لااقل امروز شانسی در برخورداری از گزینهٔ مناسب را در آنجا نداریم و باید منتظر روز بعد بنشینیم، روزی که بدست خودمان آنچه را که برایمان و برای فرزندانمان بهتر است را خواهیم ساخت.
پرسش اینست:
آیا پدر و مادر فعلی‌مان را گزینۀ مناسب و ایده ال برای خود می‌دانیم؟ - شکل و شمایل آنها، مال و منالشان، تحصیل و تربیتشان، فرهنگ و شعورشان - مسایلی که تغییر جزیی هر کدام می‌توانست زندگی بهتری را برایمان رقم بزند.
صرفنظر از دوست داشتنشان که پایبند عادت هاست، اگر این امکان را داشتیم که می‌توانستیم پدر یا مادر را خودمان انتخاب کنیم آیا به آنچه داریم، قناعت می کردیم؟
در آینده، انسان‌ها زیبا و سالم و استاندارد متولد میشوند، بچه‌ها در دست بهترین مربیان پرورش می‌یابند و گاه، اوقات خود را با پدر و مادرشان خواهند گذراند.
بازگشت
جان سوار مولی، سفینه کوچک و قدیمی خود شد و گفت: مرا ببر پیش پدرم. مولی در حالیکه مشغول جستجو در فضای بیکران بود، پرسید: چی شده یاد پدرت افتادی؟
جان غمگین پاسخ داد: بتو مربوط نیست.
مولی با تکان شدیدی که نشان از خشمش میداد، به طرف سیاره کوچک فورست بحرکت درآمد.
سفینهٔ مولی ساعتی بعد در کنار جنگلی با درختانی برنگ نارنجی و سیاه فرود آمد. جان از سفینه پیاده شد و به طرف مرد جوان تنهایی که آنجا مشغول کاشتن بوته ای خار بود رفت.
مرد که چند سال از جان کوچکتر می‌نمود، با شنیدن صدای پا برگشت و پرسید: اینجا چه می کنی؟
جان پاکتی را از جیبش در آورد و به او داد و گفت: روزت مبارک پدر!
مرد پاکت را گشود و با مشاهده بذر کمیاب گل رز، هیجان زده پرسید: اینا رو از کجا گیر آوردی؟
جان گفت: دلم برات تنگ شده بود.
مرد پرسید: دستات چرا می لرزه؟
جان کمی درنگ کرد و بعد گفت: می‌خواهند مرا بفرستند مهد کودک، دوره برگشت به کودکی. بنظرم توی اداره کمی تند رفته‌ام.
مرد کمی با بوته خار ور رفت. سپس سر بلند کرد و به نقطه ای دور در گذشته خیره شد و گفت: اقلا ظاهر سن و سالمان دوباره متناسب میشه؟
جان غمگین پاسخ داد: بتو مربوط نیست.
مولی با تکان شدیدی که نشان از خشمش میداد، به طرف سیاره کوچک فورست بحرکت درآمد.
سفینهٔ مولی ساعتی بعد در کنار جنگلی با درختانی برنگ نارنجی و سیاه فرود آمد. جان از سفینه پیاده شد و به طرف مرد جوان تنهایی که آنجا مشغول کاشتن بوته ای خار بود رفت.
مرد که چند سال از جان کوچکتر می‌نمود، با شنیدن صدای پا برگشت و پرسید: اینجا چه می کنی؟
جان پاکتی را از جیبش در آورد و به او داد و گفت: روزت مبارک پدر!
مرد پاکت را گشود و با مشاهده بذر کمیاب گل رز، هیجان زده پرسید: اینا رو از کجا گیر آوردی؟
جان گفت: دلم برات تنگ شده بود.
مرد پرسید: دستات چرا می لرزه؟
جان کمی درنگ کرد و بعد گفت: می‌خواهند مرا بفرستند مهد کودک، دوره برگشت به کودکی. بنظرم توی اداره کمی تند رفته‌ام.
مرد کمی با بوته خار ور رفت. سپس سر بلند کرد و به نقطه ای دور در گذشته خیره شد و گفت: اقلا ظاهر سن و سالمان دوباره متناسب میشه؟
پخش زنده و مستقیم تاریخ در آینده
با توجه به سرعت نور و فاصلۀ بین خورشید و زمین، آنچه به عنوان خورشید در معرض دید ما قراردارد، تصویری است از خورشید هشت دقیقۀ قبل، یعنی اگر به هر دلیل همین الان خورشید خاموش گردد، هشت دقیقۀ بعد زمین در تاریکی فرو می‌رود.
اینک فرض کنید دارای تلسکوپی فوق مدرن و سفینه‌ای با سرعت مافوق نور هستید، هنگامی که سفینه تان را به پرواز در آورید، به نسبتی که از زمین فاصله می‌گیرید از طریق تلسکوپتان شاهد تصاویری مربوط گذشته خواهید بود، هرچه بیشتر فاصله بگیرید، زمان عقب تری را مشاهده خواهید نمود .
با توجه به این مطالب شما را دعوت می‌نماییم به تصویری کوچک از آینده :
کار روزانه تان را بپایان رسانده اید و تصمیم می‌گیرید در یکی از دکه‌های بین راه چیزی بنوشید. ماشین فضایی‌تان را در کنار یکی از این دکه‌های معلق در هوا پارک می‌کنید. قالیچه‌ای قرمز از سوی دکه تا در ماشینتان پهن میشود. قبل از ورود انگشتتان که کارت بانکی شما نیز محسوب میشود وارد محلی مخصوص در دکه می‌نمایید و می‌گویید که مایلید مهمانداری فرانسوی از شما پذیرایی کند. در باز میشود و مهماندار فرانسوی ورودتان را خوش آمد می‌گوید. سفارش چیزی را می‌دهید . کمی گفتگو یا کاری دیگر می‌کنید و سپس به طرف یکی از چند دستگاه موجود در سمت راست می‌روید. در روی صفحۀ سه بعدی دستگاه مورد نظرتان نوشته‌ای معلق به چشم می‌خورد: تاریخ را زنده و مستقیم بنگرید، مکان و زمان به اختیار شما.
انگشتتان را در قسمت مخصوص فرو می‌کنید و می‌گویید: ساعت هشت صبح روز سوم فرودین سال ۱۳۹۵ تهران، خیابان مهتاب، آپارتمان شمارهٔ ۴۴
روی صفحه شاهد سه نمایش که از زاویۀ بیرون سه پنجره گرفته شده‌اند می‌شوید. یکی از آن سه را انتخاب می‌کنید. تصویر بزرگ میشود.
خودتان را می‌بینید در پنج سالگی، در بغل پدرتان می‌خندید، صدای مادرتان از اتاق کناری می‌آید که ...
باززایی
چندی پیش در خبر ها آمده بود که پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا بطور اتفاقی دریافتند که موش‌ها در هنگام بهبودی جراحت پوستشان قادرند که غده های جدید مو را بوجود آورند. این کار موش‌ها همانند توانایی مارمولک‌ها در ایجاد دم قطع شده شان می‌باشد و آیندهٔ جدیدی را فرا روی بشر پدید می‌آورد.
به متن چند آگهی در این زمینه، مربوط به بیست سال بعد توجه فرمایید:
- کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من
دیگر نگران خارش کمرتان نباشید.
چسب های مخصوص دکتر شش انگشتی را در هر جای بدنتان که بچسبانید، از همانجا صاحب یک دست نو خواهید شد، که پشتتان را بخارد. - خانمها ، آقایان
شما نیز می‌توانید همچون خوانندۀ محبوبتان دارای دماغ درازی شوید. کرم‌های ما را روی بینی تان بمالید، تا شاهد رشد سریع آنها شوید. - تعداد محدودی قرص پیپیتو رسید.
با خوردن فقط یک قرص پیپیتو قرمز، صاحب قلبی جدید شوید.
لطفاً از فروشندگان ما بخواهید تا خواص پیپیتو سبز و آبی و نارنجی را برایتان بیان کنند. - دیگر هرگز تنها نخواهید بود:
با یکبار تزریق در مطب دکتر سرپرست صاحب دو سر شوید و از تنهایی در آیید.
چند آگهی شناور از آینده
* سیارۀ هیون که پوشیده از باغ‌ها و جنگل‌ها و چشمه‌های طبیعی است و توسط جمعی از زیباترین مردان و زنان روبوتیک اداره میشود، به بالاترین قیمت بفروش می‌رسد.
* با تلسکوپ‌های سوپر وان تری ما سفری داشته باشید به اعماق تاریخ، هر زمان، هر کجا.
* غذا‌های صد در صد طبیعی، فقط در رستوران لالۀ سفید، تمامی غذا‌های ما توسط آشپز‌های حقیقی با مواد طبیعی و روی زغال تهیه میشوند.
* شبی خاطره انگیز: مرگ را تجربه کنید، انواع شکنجه و داغ و درفش بر بدن شما، خورد کردن استخوان، گاز های سمی، پاشیدن اسید و برنامه های اختصاصی و ابتکاری دیگر؛ با امتیاز رسمی؛ ظرفیت محدود است لطفاً با داشتن وقت قبلی مراجعه فرمایید.
* با تلسکوپ‌های سوپر وان تری ما سفری داشته باشید به اعماق تاریخ، هر زمان، هر کجا.
* غذا‌های صد در صد طبیعی، فقط در رستوران لالۀ سفید، تمامی غذا‌های ما توسط آشپز‌های حقیقی با مواد طبیعی و روی زغال تهیه میشوند.
* شبی خاطره انگیز: مرگ را تجربه کنید، انواع شکنجه و داغ و درفش بر بدن شما، خورد کردن استخوان، گاز های سمی، پاشیدن اسید و برنامه های اختصاصی و ابتکاری دیگر؛ با امتیاز رسمی؛ ظرفیت محدود است لطفاً با داشتن وقت قبلی مراجعه فرمایید.
کمونیسم در آینده
کمونیست‌ها سالها آرزومند برقراری دیکتاتوری کارگری بوده‌اند، اما هیچ وقت و هیچ کجا نتوانستند به آرزوی خود جامۀ عمل پوشانند. در آینده نیز مجالی برای تحقق خواسته‌شان وجود نخواهد داشت. روبوت‌ها سریعتر، دقیق تر و ارزانتر از بشر امروز کار‌ها را انجام می‌دهند و در جایی که کارگری نباشد، حکومت کارگری هم طبعا جایی نخواهد داشت.
در آن روز، بشر کار را اندیشیدن و پژوهش، معنا خواهد کرد و در جاودانۀ عمرش جهان را دنیای کوچک ما خواهد خواند.
ماشین ها در آینده
ماشین‌ها در آینده ای نه چندان دور همزمان با حذف استفاده از سوخت های فسیلی با شکل و شمایلی متفاوت و با سرعت‌هایی که بشر قادر به کنترل آن نخواهند بود به بازار می‌آیند.
افراد در هنگام سوار شدن در این ماشین‌ها که بیشتر مکانی برای مطالعه یا سرگرمی و استراحتند نشانی مکانی را که می‌خواهند بروند زمزمه می‌کنند و خودرو‌ها با تماس با مرکز راهیابی کوتاهترین راه را انتخاب می‌نمایند و سرنشینان خود را با حداکثر سرعت به مقصد می‌رسانند.
ازدواج در آینده
در آینده‌ای نه چندان دور مردان و زنان سفارشی ژنتیکی به درخواست شرکت‌ها و ارتش‌ها و کارخانجات و سازمان‌ها و دولت‌ها و مردم در ابعاد و رنگها و خصوصیات مختلف تولید میشوند و در اختیار مصرف کنندگان قرار می‌گیرند.
در آن زمان ما مردان ایرانی ترجیح می دهیم که زنانی مو طلایی و چشم آبی و باهوش را برای با هم بودن سفارش دهیم و تجربه کنیم؛ شما خانمها چطور؟
تحصیلات در آینده
در روند حرکت بسوی آینده، نیاز و کاربرد تحصیلات در تمامی مقطعات آن روز بروز کم رنگ تر میشود تا جایی که شکل کالایی لوکس و فانتزی را به خود می‌گیرد. مطالب تمامی کتب به بانک اطلاعات منتقل شده و مدارس و کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها یا تخریب میشوند یا به موزه‌ها تغییر شکل می‌دهند .
همانطور که پیشتر گفتیم تلفن‌ها در آینده‌ای نه چندان دور به اندازۀ دگمه‌ای کوچک در کنار گوشهای هر فرد و به اجبار با عمل جراحی به مغز متصل شده و هماهنگ با ارتباط پیوسته‌ای که با بانک اطلاعاتی دارند کلیۀ اطلاعات لازم را در گوش انسان زمزمه می‌کنند، راه را نشان می‌دهند، مطالب نوشتاری از قبل را می‌خوانند و آگاهی‌های لازم و مورد نیاز را در اختیار اشخاص قرار می‌دهند و در هر کار و پژوهشی مطالب لازم و جدید و قدیم را نسبت به شخص و نوع کاربرد، گرد آوری و بررسی می‌نمایند و مناسب ترین گزینه‌ها را در اختیار صاحبان تلفن قرار می‌دهند؛
و انسان‌ها را بی نیاز از تحصیل می‌نمایند.
آنجا کسی نبود
بخشی از فصل نخست از چاپ چهارم کتاب آنجا کسی نبود بر اساس حوادث واقعی به قلم نویسندۀ شهیر ام . سینول با ترجمه ای از وبلاگ روز بعد زمان انتشار کتاب سال 2025 میلادی
○○○
آقای( س) همانطور که در صندلی ماشینش لمیده بود و چرت می زد به طرف ناحیه ای که زمانی ایران نامیده میشد – [ و حالا به دلایلی سیاسی که هنوز برای عموم کاملا روشن نشده به همراه بخشهایی از دیگر همسایگانش بزیر دریایی از آب فرو رفته است ]– در آسمان پرواز می کرد ، و بر خود لعنت می فرستاد .
او که برای یک شرکت تبلیغاتی کار میکرد ، با کمک دوست دخترش نرم افزاری را طراحی کرده بود که در ساخت فیلمی تبلیغاتی دربارۀ یک صابون گیاهی نقشی اساسی داشت . در این فیلم صدفی در بستر دریا باز می شود و صابون درون آن بسان مرواریدی دریا را نورانی می کند . حرکت نرم دوربین که به صدف نزدیک می شود و دور آن به چرخش در می آید ، گیاهان مواج و جانوران زیر دریا و نور پردازی و سایه روشن ها قبل و بعد از باز شدن صدف به تمامی با کمک این نرم افزار و در خانۀ ویلائی او ساخته شد ، اما در بیننده این توهم را بوجود می آورد که تمامی صحنه ها بطور واقعی و در زیر دریا گرفته شده است .
آقای( س) در جلسۀ شرکت که این فیلم را برای سفارش دهندگانش به نمایش می گذاشت از روی خود نمایی از دهنش پریده بود که برای ساختن این فیلم سه روز را زیر آبهای سرد اقیانوس آرام گذرانده بود . بعد از جلسه که با تمجید و تعریف بسیار از کارش مواجه شده بود ، رئیسش او را به دفترش خوانده بود و برای تهیۀ یک فیلم تبلیغی از هتلی در زیر آبهای مکانی که اکنون بسویش می رفت و در مراحل پایانی کار قرار داشت او را که تنها کسی از آن شرکت بود که تجربه موفق گرفتن فیلم از زیر دریا را در پیشینه اش داشت بر گزیده بود . آقای( س) که چندان بی خبر از ماهی های آدم خوار نو ظهور آن طرف ها نبود ، و اصولا فرد کم تحرکی بود سعی کرد که از این کار قصّر در برود ، اما در بد موقعیتی که خود بانی اش بود گیر کرده بود و رئیسش هم پایش را توی یک کفش کرده بود که این کار فقط از او بر می آید .
خانم (ک) زیست شناس همانطور که در تاکسی هوایی درون وانی مملو از کفی ممزوج به عصارۀ انواع گیاهان خوشبو لمیده بود و بنا به دعوتی بطرف هتل در دست تاسیس پارسان در زیر آب ، در پرواز بود ، به توضیحاتی که یک روبوت سبز رنگ – [که بیشتر به گیاهی پیچک می ماند و در حالی که با دستهای متعدد ش مشغول سرویس دادن به سر و مو و دیگر قسمت های بدن این خانم بود]- در مورد ساخت این هتل میداد گوش سپرده بود .
از پنج سال پیش که یک ژاپنی شیشه ای نشکن را ساخته بود که در مقابل صدا و حرارت و نور و فشار کاملا مقاوم بود و به فرمان ریموت های دستی این قابلیت را داشت که به هر رنگ یا ترکیبات مختلف از رنگ و حتی مات و کدر در آید و با چسب مخصوصی هر تکه از این شیشه با تکه ای دیگر از همان شیشه بصورت کاملا یک تکه ای در می آمد و بسیار ارزان قیمت تولید میشد ، انقلابی را در دنیا به وجود آورد . آهن و دیگر فلزات و آجر و سیمان و دیگر مصالح ساختمانی به موزه ها منتقل شدند . ماشین ها ی پرندۀ شیشه ای سبک وزن و ساختمان هایی که با رنگهای متنوعی و شاد فقط از شیشه ساخته شدند چشم اندازی تازه و بسیار زیبا به شهر ها دادند . آقای (ش) که تاجری روسی تبار بود موقعیت را مغتنم شمرده بود و در جائیکه سالها قبل تهران نامیده می شد و اکنون خوابیده در زیر آبهای نیلگون دریا منظرگاه دلفریب و عجیب و آرامی برای توریستهای خر پول و محققین علاقمند به این منطقه شده بود با استفاده از امکاناتی که این شیشه ها داشت هتلی هشتاد طبقه را با تمام امکانات رفاهی و تفریحی نوین در زیر آب بنا نمود . طبقۀ آخر این بنا که بیرون از آب قرار داشت و در حمل و نقل اثاث و مسافرین و استفاده از هوا در کم کردن هزینه ها نقشی کلیدی داشت .
برفراز ساختمان هتل پارسان ماشین پرنده ای که بی شباهت به کشتی دزدان دریایی نبود و متعلق به هنرپیشه جذاب و سکسی و معروف دنیا خانم (ت) بود بر زمین نشست . آقای(ش) در کنار در ورودی با لبخندی بر لب و چهره ای حسابگر به آرامی جلو رفت تا مقدم اولین میهمانش را گرامی بدارد ...
با پوزش از ترجمۀ بد ما
تحقیقات در آینده
شما نیز بارها شنیده‌اید که نتیجه یک تحقیق نشان داده که مثلا خوردن فلان چیز، موی سر را سیاه می‌کند یا مانع از سکته یا سرطان میشود و یا بوئیدن بهمان گل به بهبودی حافظه یاری می‌رساند؛ ما معتقدیم که اساسا نتایج هیچکدام از این تحقیقات قطعی و صد در صد نیست. در بهترین حالت تنی چند پژوهشگر، گروهی از مردم (و نه موش‌ها) را در استفاده از مواد مورد نظرشان تحت نظر می‌گیرند، اما چند نفر را و تحت چه شرایط و برای چه مدتی؟ یقینا جواب این نخواهد بود که: یک میلیون نفر، در طول صد سال و در شرایط عادی کار و زندگی و در موقعیت‌های جغرافیایی متفاوت.
از آنجاییکه مشت نمونه خروار نیست، نتیجه بدست آمده بر روی چند نفر در مدتی کوتاه و در شرایط خاص را به کل جامعه آدمی تعمیم دادن درست نمی‌نماید و نیز می‌دانیم افرادی که به عنوان موش‌های آزمایشگاهی ولو در شرایط معمولی زندگیشان مورد نظر گرفته شوند از آنجایی که می‌دانند در گروهی خاص قرار گرفته اند، عکس العمل‌های تا حدودی متفاوت از خود بروز می‌دهند که نباید به آن تعمیم داده شود.
فقط در آینده‌ای نه چندان دور که سیستم حیاتی و کنش و واکنش های هر فرد شبانه روز از طریق تلفن همراه متصل به او، با بانک اطلاعات در ارتباط است می‌توان به دستاوردهای پژوهشی قطعی رسید و همانطور که پیشتر گفتیم مرگ را نیز بزا نو در آورد.
از آنجاییکه مشت نمونه خروار نیست، نتیجه بدست آمده بر روی چند نفر در مدتی کوتاه و در شرایط خاص را به کل جامعه آدمی تعمیم دادن درست نمی‌نماید و نیز می‌دانیم افرادی که به عنوان موش‌های آزمایشگاهی ولو در شرایط معمولی زندگیشان مورد نظر گرفته شوند از آنجایی که می‌دانند در گروهی خاص قرار گرفته اند، عکس العمل‌های تا حدودی متفاوت از خود بروز می‌دهند که نباید به آن تعمیم داده شود.
فقط در آینده‌ای نه چندان دور که سیستم حیاتی و کنش و واکنش های هر فرد شبانه روز از طریق تلفن همراه متصل به او، با بانک اطلاعات در ارتباط است می‌توان به دستاوردهای پژوهشی قطعی رسید و همانطور که پیشتر گفتیم مرگ را نیز بزا نو در آورد.
پیری در آینده
خانمی پنجاه ساله سخن می‌گفت در باب پیری که :
( هر خط و هر چین و چروک صورت من حکایت از تجربه و سرگذشتی تلخ و شیرین دارد که بر من گذشته و آن را با هیچ چیز عوض نمی‌کنم )منظورش شاید رسیدن به بلوغ و تکامل و برخورداری از گام های موفق در زندگی و داشتن نمودی از آن ها بر چهره اش بود؛ اما ما همانند بسیاری پیری را فقط یک بیماری می‌پنداریم و معتقدیم درمان کامل این بیماری همزمان با احاطه و برقراری بانک اطلاعات در زمین ممکن خواهد شد، زمانی که کار بحقیقت در دست کاردان است، مرگ بسیار اندک رخ خواهد داد و انسان در جوانی جاودانه ای فرصت خواهد یافت تا به اندازه کافی تجربه بیندوزد و از این اندوختۀ گرانبهایش بهره برد.
طبابت در آینده
بسیاری از شغل‌ها از جمله طبابت در آینده‌ای نه چندان دور به فراموشی سپرده خواهند شد. در تشخیص بیماری و مداوای بیماران، تلفن‌های همراه با ارتباط دائمی که با بدن هر شخص و بانک اطلاعات دارند، وضعیت سلامت افراد را لحظه به لحظه با در نظر گرفتن کامل‌ترین و آخرین اطلاعات بدست آمده از بیماری‌ها تجزیه و تحلیل می‌کنند و در صورت وجود بیماری یا هر گونه افسردگی و تغییر حالت مناسبترین روش، دارو یا ابزار یا امکانات را در اختیار افراد می‌گذارند.
روبوت‌های سیار با خطای برابر صفر ظریف‌ترین عملیات پزشکی را انجام خواهند داد. نابینایان خواهند دید، ناشنوایان خواهند شنید؛ نقص عضو، کند ذهنی، زشتی و پیری، دیگر وجود نخواهد داشت، و بیماری‌های لاعلاج امروز افسانه‌های تاریخی فردا خواهند شد.
روبوت‌های سیار با خطای برابر صفر ظریف‌ترین عملیات پزشکی را انجام خواهند داد. نابینایان خواهند دید، ناشنوایان خواهند شنید؛ نقص عضو، کند ذهنی، زشتی و پیری، دیگر وجود نخواهد داشت، و بیماری‌های لاعلاج امروز افسانه‌های تاریخی فردا خواهند شد.
- به کمک همهٔ امکاناتی که به‌وجود خواهد آمد، در آینده، انسان برتر، زیباتر و باهوش‌تر خواهد شد.
زندان ها در آینده
در آینده با در نظر گرفتن رشد فکری و تربیتی بشر و با توجه به نظارت های شبانه روزی بانک اطلاعات در جهت پیشگیری از وقوع هر گونه جرم ما کمتر شاهد جرائم خواهیم بود . اما اگر کسی مرتکب عمل خلافی شود ، در مدتی كه قانون وی را بسزای عملش محکوم به كار در مکانهایی كه بنا به نیاز جامعه و نوع جرم تعیین میشوند می كند ، مجرم باید در کلاسهای آموزشی تربیتی مرتبط با رفتارش و کلاسهای آموزشی در باره كاری كه باید انجام دهد شرکت كند و تا پرداخت کامل هزینه آموزش و سایر امور مربوط به این تبعید از صرفا درآمدی كه در مقابل کارش به او پرداخت میشود آزاد نخواهد شد .
حکومت در آینده
در آینده ما نه شاهد کشورها خواهیم بود و نه دولت‌ها و نه حکومت‌ها. آن زمان، مدیریت واحد کرهٔ خاکی متشکل از انسان‌ها و روبوت‌ها و انسان‌های برتر ژنتیکی با استفاده از بانک اطلاعات و تلفن همراه در نقش مادری دلسوز و آگاه در جهت بهینه سازی زندگی بشر در حال و آینده گام بر می‌دارند.
تمام فعالیت‌های این مدیریت واحد به صورت شبانه روزی از طریق پخش زندهٔ تلویزیونی در دید کليه شهروندان قرار خواهد گرفت و مردم در این تصمیم گذاری‌ها و انتخاب مدیران با استفاده از تلفن‌های همراه پیوندیشان نظارت مستقیم خواهند داشت.
دمکراسی واژهٔ توخالی و گمراه کننده‌ای است و نمی‌توان تنها بر اساس آن به مدیریت جهان دست یازید. عامهٔ مردم زود فریب می‌خورند و تابع احساسات و تبلیغات و منافع و دانش و خرد خام و بدوی زمانهٔ خویشند، تبلیغات گروه‌های قدرت و ثروت می‌تواند آنان را به بیراهه بکشاند و این می‌تواند سبب زیانی شود که قبل از هر کس خودشان را متضرر سازد و زمین و زمان را به دنبالش.
از سوی دیگر منابع موجود در روی زمین باید به شکلی بهینه و عادلانه در دسترس عموم قرار گیرد. هیچ دلیل انسانی وجود ندارد که مثلا میلیون‌ها بشکه نفت در ایران یا روسیه در دست گروه‌های مافیایی باشد و فردی در گوشهٔ دیگر زمین از گرسنگی یا بیسوادی در رنج باشد. بهترین روش برای ادارهٔ زمین و تقسیم منابع و استفاده و مدیریت کارشناسانهٔ آن و برنامه ریزی برای فردا مدیریت واحد زمین است.
مدیران ویژه از بین مساعد‌ترین کودکان انتخاب میشوند. مدیران ویژه از کودکی با ژن درمانی و آموزش‌های ویژه و مدرن ببار می‌آیند تا با هدف مدیریت بهینهٔ زمین، دور از هرگونه تعصب و منافع شخصی یا گروهی ادارهٔ زمین را بر عهده بگیرند. آنها با استفاده از بانک مدرن اطلاعات به منافع عامهٔ مردم می‌اندیشند، منافع امروز و فردا و سالیان سال پس ازآن.
مدیران آینده با کمک و زیر نظر سوپر کامپیوترها قوانینی را به نفع جامعه و طبیعت و محیط، در حال و آینده تدوین و اجرا می‌نمایند. سوپر کامپیوترهایی که با خرد تام و بری از احساسات و با نگاهی فرا‌زمینی منافع اکثریت را پاس می‌دارند.
ما انواع حکومت‌ها و دولت‌ها و جنگ و ستیزها را تجربه کرده ایم. تجربه‌های تلخ و هزینه‌های بسیار. اینک زمان اندیشندن به زمین واحد است و مدیریت واحد.
دمکراسی واژهٔ توخالی و گمراه کننده‌ای است و نمی‌توان تنها بر اساس آن به مدیریت جهان دست یازید. عامهٔ مردم زود فریب می‌خورند و تابع احساسات و تبلیغات و منافع و دانش و خرد خام و بدوی زمانهٔ خویشند، تبلیغات گروه‌های قدرت و ثروت می‌تواند آنان را به بیراهه بکشاند و این می‌تواند سبب زیانی شود که قبل از هر کس خودشان را متضرر سازد و زمین و زمان را به دنبالش.
از سوی دیگر منابع موجود در روی زمین باید به شکلی بهینه و عادلانه در دسترس عموم قرار گیرد. هیچ دلیل انسانی وجود ندارد که مثلا میلیون‌ها بشکه نفت در ایران یا روسیه در دست گروه‌های مافیایی باشد و فردی در گوشهٔ دیگر زمین از گرسنگی یا بیسوادی در رنج باشد. بهترین روش برای ادارهٔ زمین و تقسیم منابع و استفاده و مدیریت کارشناسانهٔ آن و برنامه ریزی برای فردا مدیریت واحد زمین است.
مدیران ویژه از بین مساعد‌ترین کودکان انتخاب میشوند. مدیران ویژه از کودکی با ژن درمانی و آموزش‌های ویژه و مدرن ببار می‌آیند تا با هدف مدیریت بهینهٔ زمین، دور از هرگونه تعصب و منافع شخصی یا گروهی ادارهٔ زمین را بر عهده بگیرند. آنها با استفاده از بانک مدرن اطلاعات به منافع عامهٔ مردم می‌اندیشند، منافع امروز و فردا و سالیان سال پس ازآن.
مدیران آینده با کمک و زیر نظر سوپر کامپیوترها قوانینی را به نفع جامعه و طبیعت و محیط، در حال و آینده تدوین و اجرا می‌نمایند. سوپر کامپیوترهایی که با خرد تام و بری از احساسات و با نگاهی فرا‌زمینی منافع اکثریت را پاس می‌دارند.
ما انواع حکومت‌ها و دولت‌ها و جنگ و ستیزها را تجربه کرده ایم. تجربه‌های تلخ و هزینه‌های بسیار. اینک زمان اندیشندن به زمین واحد است و مدیریت واحد.
- گر همدردی و همدل، همراه شو که کاری بس دشخوار و سترگ پیش روست.
---پی نوشت:
خبرگزاري مهر: «کشف ژنی که شما را انسانی خیّر می‌کند
گروهی از پژوهشگران آلمانی ژنی را کشف کردند که با نوع دوستی ارتباط دارد و می‌تواند موجب شود افراد برای مقاصد خیرخواهانه به دیگران پول اهدا کنند.»
یک توضیح
برخی از دوستان كم لطفی كرده اند و به كنايه پرسیده اند: چگونه يک تلفن کوچکتر از يک فندق می‌تواند شبانه روز فیلمبرداری كند و كارايی سوپر کامپیوتری را داشته باشد و اصولا از چه باتری ای استفاده می‌كند؟
عینا مطلبی را که نشریۀ شنیداری دیداری تایمز پکن در سال ۲۰۶۰میلادی در گزارشی تحت عنوان تاریخچهٔ تلفن های آینده منتشر ساخته ذکر می‌کنیم:
«ایدۀ این تلفن كه از بدن انسان تغذیه می‌کند از پروژه ای كه ناسا برای ساخت هواپیمایی به اندازه مگس كه خود سوخت ساز و با قابلیت تصمیم گیری و تفکر ذاتی برای مسیر پرواز و صعود و فرود و ارسال تصاویر و دیگر داده های مورد نیازباشد، گرفته شد. از سال ۲۰۱۷ كه این هواپیماها به پرواز در آمدند هفت سال وقت لازم بود تا این تلفن‌ها کامل شوند و استفاده از آن توسط تنها حکومت وقت (جمهوری زنان چاینگلند) برای عموم اجباری شد».
بد نیست اضافه کنیم زیرکی ساخت فناوری این تلفن‌ها ارتباط دو سویه شان با بانک اطلاعات و بهره بری از آن در ادارهٔ جهان می‌باشد.
آیندۀ تلفن
در فردایی نه چندان دور هر کس در بدو ورود به زندگی صاحب یک تلفن و یک اسم متفاوت از بقیه، متشکل از ده حرف خواهد شد. این اسم همچنان شمارهٔ تلفن آن شخص و شمارۀ پروندۀ وی در بانک اطلاعات می‌باشد. این تلفن که هم رنگ پوست بدن و مانند دو دگمه کوچک می‌باشد در هنگام تولد به قسمت بالای دو گوش پیوند زده میشود و توسط دو مویرگ به مغز متصل میگردد.
کاربردهای تلفن آینده:
کاربردهای تلفن آینده:
- تماس آسان با دیگران: کافیست که نام و یا اطلاعاتی در مورد کسی که می‌خواهد با وی تماس بر قرار کند زمزمه کند تا همزمان با برقراری تماس شاهد صدا و تصویر سه بعدی طرف مقابل -در صورت تمایل وی- باشد که توسط امواج در اندازهٔ دلخواه در جلوی او و اگر مایل باشد دیگر همراهانش به نمایش در می‌آید یا در ذهنشان مجسم میشود.
- ارسال اطلاعات: بصورت شبانه روزی در مورد مکان هر شخص و آنچه می‌بیند و می‌شنود و داده های پزشکی مربوط به وی، اطلاعات لازم در جهت کمک و حمایت از او و از جامعه به بانک اطلاعات ارسال میشود.
- دریافت اطلاعات: در هر موردی که اشخاص به اطلاعاتی نیاز پیدا می‌کنند تلفن‌های آینده یاری رسانند. به عنوان نمونه در کار و تحصیل، دوستی، ازدواج، خرید جدید‌ترین و مناسبترین اطلاعات و منابع و برنامه‌ها و تصاویر را در اختیار اشخاص قرار می‌دهند و نیز اطلاعات و موادی را که شخص استفاده می‌کند یا با آن در ارتباط است تجزیه و تحلیل می‌کنند، در راه‌ها راهنمای شخص در انتخاب بهترین مسیر در رسیدن به مقصد می‌باشند، هنگامی که جایی می‌رود مثلا سالن غذاخوری و یا با کسانی مواجه میشود اطلاعات و سوابق لازم را در بارهٔ غذا و شخص در اختیارش می‌گذارند، در هنگام فراغت وی را به دیدن فیلم یا نمایش یا مسابقه ای ورزشی یا شنیدن موسیقی یا آوایی مذهبی یا بوئیدن گلی که دوست دارد و یا تماشای منظره‌ای طبیعی از هر کجای گیتی و یا چت و بازی با دوست یا غریبه‌ای از راه دور و دریافت آخرین اخبار مورد علاقهٔ وی دعوت می‌نمایند.
- مشاور حقوقی: با توجه به شناختی که از شخص صاحب تلفن در بانک اطلاعات وجود دارد، تلفن هر شخص او را به شرکت در سرمایه گذاری ای یا خریدی که پر سود، با مناسبترین شرکایی که یافت میشود و یافتن تسهیلاتی که وجود دارد برای آینده‌ای بهتر دعوت و در امور حقوقی و قضایی راهنمایی می‌کند.
- کلیدی همه کاره: تلفن هر شخص در کنار اینکه کارت شناسایی جهانی وی محسوب میشود درِ خانه یا اداره را برویش می‌گشاید، خودرو و تجهیزات شخصی او را بفرمانش روشن یا باز می‌کند و خرید و فروش نیز، تنها به کمک آن میسر خواهد بود.
- سفارشات: در صورتیکه شخصی میل دارد در بیرون خانه یا محل کارش غذا میل نماید یا اقامت کند، تلفن او ضمن معرفی مناسبترین مکان، ترتیب سفارش جا و غذا را از پیش می‌دهد، همچنین در مورد استفاده از وسایل نقلیهٔ عمومی و هتل‌ها و غیره بصورت خودکار حداکثر راحتی را در دسترسی و سفارش برایش پدید می‌آورد. هر گونه خریدی را انجام می‌دهند با بهترین کیفیت، از مناسبترین مکان و ارزان‌ترین قیمت..
- مشاور شخصی: تلفن بهترین دوست واقعی (پس از مادر) و همصحبت و مشاور در کار و زندگی هر کسی است، اگر شخصی دنبال دوست یا شریک کار و زندگی میگردد، تلفن مناسب ترین گزینه را می‌یابد، همچنین تلفن همواره میگردد و برایش کار مناسب تر از آنچه دارد و یا امکان ارتقا در تخصص یا تحصیل را می‌یابد و گوشزد می‌کند.
- دکتر شخصی: تلفن‌های آینده پیوسته صحت و سلامت بدن اشخاص را زیر نظر دارند، هر گونه بیماری را در اولین مراحل آن شناسایی و خود آنرا مداوا می‌نمایند و یا داروی لازم را سفارش می‌دهند و یا در صورت لزوم شفاگرهای الکترونیکی را بیاری می‌خوانند.
- مترجم شخصی: تلفن‌های آینده مترجم افراد در تماس با افراد دیگر و یا وسایل الکترونیکی هستند. همچنین فیلم‌ها و ترانه ها و اخبار را با صدای کاملا مشابه با صدای اصلی به هر زبانی که بخواهند برایش دوبله می‌کند.
- مشاورسیاسی: برای ادارهٔ بهتر جامعه -(و نیز زمین و دیگر سیارات)- با در اختیار قراردادن انواع مشاوره‌ها و قوانین و خبرها و اطلاعات برای صاحب تلفن امکان شرکت در کنفرانس‌ها و انتخابات و قانون گذاری‌ها و عزل و نصب ها و تغییرات و رای گیری‌ها و اظهار عقیده و اعتراضات را بصورت شبانه روزی و از راه دور فراهم می‌سازند.
- پلیس شخصی: در صورتی که شخصی عملی مغایر قانون انجام دهد و یا سعی کند ارتباط تلفن را با خودش قطع کند تا رسیدن ماموران دچار فلج موقت خواهد شد.
- کنترل: در آینده تلفن ابزار مهمی است در ادارهٔ جهان یا شهر و محله، رای‌گیری‌ها، کنترل مردم و مقامات، کارمندان و کارگران، اعمال عقیده.
بانک اطلاعات جهانی
در آینده، روزی که دیگر کشورها و مرزبندی‌ها وجود نخواهند داشت و زمین با مدیریتی واحد اداره خواهد شد، بانک اطلاعات یکی از مهمترین ابزار ایجاد و پیشرفت این مهم خواهد بود.
بانک اطلاعات بنوعی جایگزین اینترنت فعلی است. از طریق تلفن‌های همراه آینده اطلاعات پزشکی و دیده‌ها و شنیده‌های تمامی افراد را بیست و چهار ساعته به بانک اطلاعات ارسال می‌کنند تا در آن ذخیره و تجزیه و تحلیل شوند. از سوی دیگر تمامی داده‌ها و اطلاعات و اتفاقات و دانش بشری در این بانک ذخیره میشوند تا در دسترس عموم قرار بگیرند.
از طریق این بانک و به کمک تلفن همراه هر کسی می‌تواند:
- به آسانی به نشانی افراد، سازمان‌ها، فروشگاه‌ها، کارخانه‌ها، زمان و مبدا و مقصد قطار وهواپیما و غیره دست یابد.
- به تماشای برنامه‌های تلویزیونی بنشیند و از مترجم همه زبانه استفاده کند.
- مراقب محل کار یا زندگی خود از طریق میلیون‌ها دوربین آنلاین بانک اطلاعات باشد.
- دولت و مدیران را زیر نظر بگیرد و در رای گیری‌ها و رفراندوم‌ها و سنجش‌ها شرکت کند.
- با استفاده از تلفن همراه، از نظر بهداشتی و پزشکی و امنیتی تحت مراقبت و خدمات سریع و جامع بانک اطلاعات قرار بگیرد.
- از طریق بانک اطلاعات بهترین شریک زندگی، تحصیل، کار، تجارت، دوست و مناسبترین گزینه‌های دیگر را به آسانی بدست آورد.
بعلاوه بانک اطلاعات مدیران را کمک خواهد کرد تا بهترین تصمیمات را اتخاذ نمایند. این‌ها گوشهای از هزاران امکان بانک اطلاعات می‌باشد.
آینده
آینده را چگونه پیش بینی می‌نمایید؟
چیزی حدود بیست، سی سال بعد و پس از آن.
این وبلاگ در تجسم آینده آنگونه پیش می‌رود که آرزومند است.
با ما شریک شوید و در مورد آینده و نوع زندگی و ابزار و وسایل و مردم و پیشرفت و دگرگونی و نوع حکومت و غیره به پیشگویی بنشینید و آنگاه که با هم آینده ای شیرین و کامل را به تجسم کشیدیم، بکوشیم تا همزمان با زیستن در آن دنیای مجازی، حدوثش را جلو اندازیم.
این فقط یک شروع است...
اشتراک در:
پست‌ها (Atom)